باز این چه نوحه و چه عزا وچه ماتم است
آن کشته که بردند به يغما کفنش را
تير از پي تير آمد و پوشاند تنش را
خون از مژه ميريخت به تشييع غريبش
آن نيزه که ميبرد سر بي بدنش را
پيراهني از نيزه و شمشير به تن کرد
با خار عوض کرد گل پيرهنش را
زيبا تر از اين چيست که پروانه بسوزد
شمعي به
طواف آمده پرپر زدنش را
آغوش گشايد به تسلاي عزيزان
يا خاک کند يوسف دور از وطنش را
خورشيد فروزان شده در تيرگي شام
تا باز به دنیا برساند سخنش را
+ نوشته شده در دوشنبه سیزدهم آبان ۱۳۹۲ ساعت 23:0 توسط محسن حاجیان
|
این وبلاگ تنها مرجع رسمی اطلاع رسانی مجمع دانشجویان خمینی شهری دانشگاه صنعتی اصفهان است که فعالیت خود را از شهریور سال 86 به منظور دستیابی به اهدافی همچون اطلاع رسانی فعالیت های شورای مرکزی مجمع؛بررسی مشکلات صنفی دانشجویان خمینی شهری؛ آشنایی و نزدیکی بیشتر دانشجویان خمینی شهری با یکدیگر و همچنین مکانی برای انتشار دست نوشته های دانشجویان که در کمتر جایی امکان انتشار آن را دارند، می باشد که در این راستا دانشجویان خمینی شهری هم محلی را در فضای مجازی داشته باشند که احساس کنند متعلق به خود آنهاست.