ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم...

به نام خداوندِ بخشنده ی مهربان

https://igcdn-photos-e-a.akamaihd.net/hphotos-ak-xtf1/t51.2885-15/10499046_1596060497277404_1784821333_n.jpg

گويند یکی از معانیِ عام باب تفعّل، تلبّس و تشبّه است. مثلاً توی یکی از کلمات قصار حضرت امیر (ع) داریم اگر نمی‌توانی اهل حلم باشی، فتحلّم؛ خودت را به حلم بزن. یا مثلاً ترحّم یعنی که آدم تظاهر به رحمت کند نسبت به کسی. بعد این روزها توی این دعای معروفِ «یا من ارجوه» آن اوایلش می‌خوانند؛ یا من یعطی من لم یسأله و من لم یعرفه تحنّناً. داشتم فکر می‌کردم شاید این‌جا هم معنیِ «تحنّن» از همین دست باشد؛ یعنی ای خدایی که عطا می‌کنی به کسی که نه از تو درخواستی دارد و نه به تو معرفت دارد از بس خودت را به مهربانی می‌زنی؛ از روی تحنّن. بعد فکر کردم خوب است آدم خدایی داشته باشد که هی اغماض کند. هی خودش را به مهربانی بزند...

پ.ن:پرسیده بود؛ «حناناً من لدنا» که خدا در وصف یحیی گفته، یعنی چه؟ جواب داده بودند: یعنی «تحنن الله». یعنی خدا دوستش می‎داشت. پرسیده بود؛ از تحننِ خدا به یحیی چه رسیده بود؟ گفته بودند: هر وقت صدا می‌زد: «یا رب»، جواب می‌رسید: «لبیک یا یحیی». یعنی خدا زود جوابش را می‌داد...

ع.ن: برای باران امروز و ديروز...

نقل قول های وبلاگی...

به نام خداوندِ بخشنده ی مهربان

https://igcdn-photos-e-a.akamaihd.net/hphotos-ak-xaf1/t51.2885-15/10986405_1417190845243156_1624193800_n.jpg

فکرش را نمی کردم دوباره تلفن را بردارم و به اعضای جديد مجمع تلفن بزنم و دعوت شان کنم برای جلسه ای... ازشان بخواهم بياييد حرف هايتان را بزنيد، از دست تنها بودن تان بگوييد، اين بار قديمی های مجمع شنوای حرف های شما هستند، نگران نفهميدن و درک نکردن نباشيد...

بهمن ماه سال پيش هم فکرش را نمی کردم دوباره اعضای سدژ را جمع کنم و بگويم حرف بزنيد! از مشکلات مجله بگوييد، ناگفته هايتان را بگوييد، بگوييد چرا از فروردين سال پيش ديگر مجله چاپ نشد؟! بگوييد،

من امروز سر و پا گوشم تا شما ها را بشنوم...

شايد اين بار به اعضای وبلاگ بگويم، اين جا هنوز ادامه دارد...

ع.ن: آسوده خاطرم که تو در خاطر منی...