همایش معرفی رشته های دانشگاهی

همایش

 

معرفی رشته های دانشگاهی

 

" با حضور اساتید و فارغ التحصیلان دانشگاه های معتبر کشور "

 

یک شنبه یکم مرداد ماه۹۱: رشته های ریاضی- فیزیک

ساعت ۸:۳۰ الی ۱۲:۳۰ و ۱۶:۳۰ الی ۲۰

دوشنبه دوم مرداد ماه۹۱ : رشته های علوم تجربی

 ساعت ۸:۳۰ الی ۱۲:۳۰ و ۱۶:۳۰ الی ۲۰

سه شنبه سوم مردادماه۹۱:

رشته های علوم انسانی و رشته های مشترک

ساعت ۸:۳۰ الی ۱۲:۳۰   

مکان: خمینی شهر- میدان شهدا – ابتدای خیابان مدرس-

سالن مرکز بهداشت اندان


 

این همایش رایگان بوده و حضور در آن برای تمام کنکوری ها آزاد است.

 

انتخاب و تصمیم گیری برای آینده...

مجمع دانشجویان خمینی شهری دانشگاه صنعتی اصفهان

کسی به جنسیت کامپیوتر فکر کرده؟؟

سلام علیکم

معلم زن اسپانیایی داشت به شاگرداش توضیح می‌داد که اسامی در زبان اسپانیایی برخلاف انگلیسی مذکر و مونث هستند.
برای مثال خانه مونث هست و مداد مذکر .

یک دانش آموز پرسید "جنسیت کامپیوتر چیه؟"
معلم بجای جواب دادن کلاس را به دو دسته تقسیم کرد:
آقایان و خانم‌ها   و از آنها خواست خودشان تصمیم بگیرند که آیا کامپیوتر مذکر است یا مونث.
از هر گروه خواسته شد ٤ دلیل برای توصیه‌شان بیاورند.

گروه آقایان تصمیم گرفتند که جنسیت کامپیوتر قطعا باید مونث باشه چون:


١) هیچ کس غیر از سازندگان‌شان از منطق داخلی‌شان سر در نمی‌آورد
٢) زبان فطری‌شان برای هیچ کس غیر از خودشان قابل درک نیست
٣) حتی کوچک‌ترین اشتباه در حافظه طولانی مدت‌شان باقی می‌ماند تا زمانی آن را به یاد بیاورند (به رخ بکشند)؛
٤) به محض این که به یکی از آنها تعهدی پیدا کردی، میفهمی که نصف حقوقت رو باید خرج لوازم جانبیش کنی.

گروه خانم‌ها
به این نتیجه رسیدند که کامپیوتر باید مذکر باشد چون:


١) اگه بخواهی بهشون بگی کاری رو انجام بدن، اول باید روشنشون کنی
٢) اونها اطلاعات زیادی دارند اما هنوز خودشون نمی تونن فکر کنن
٣) از اونها انتظار حل مشکلات میره، اما نصف اوقات خودشون مشکلن؛
٤) به محض این که نسبت به یکیشون تعهدی پیدا می‌کنی،
می‌فهمی اگه یکمی دیگه صبر کرده بودی، یک مدل بهتری می‌تونستی داشته باشی.

نظر شما چیه؟؟؟؟؟

خرده خشونت های نامرئی

به نام خداوندِ بخشنده ی مهربان

 

«در صورت پارک کردن، هر چهار چرخ پنچر می شود»،«لعنت به پدر و مادر کسی که اینجا آشغال بریزد»،«...» این ها را هر روز روی دیوارهای شهر می بینیم و رد می شویم. صدای ناخوشایند بوق عجیب و غریب موتور و بعدش یک فحش چارواداری، صدای اگزوز موتور دست کاری شده یک اتومبیل که مارپیچ وار دور یا نزدیک می شود و برای حرکت سینوسی اش فقط شنیدن صدای ناهنجارش کافیست، صدای متلک بی مزه یا اصلا با مزه ای که از دهان یک، دو یا چند سر بیرون آمده از یک اتومبیل خطاب معمولا به یک دختر جوان(مثل خواهر من و شما!)- و گاهی حتی پیر و گاهی اصلا بدون معیار به همه-اینها را هر روز در خیابان های شهر می شنویم و بی تفاوت می گذریم. می شنویم و می بینیم و بی تفاوت می گذریم چون زیادند. چون خیلی زیادند. اصلا شاید همین ها هستند که معیار های خشونت به حساب آوردن یک رفتار را در ما جابه جا کرده اند. شاید همین ها هستند که باعث شده اند دیگر «دست انداختن دیگری» در محل کار و خانواده خشونت به حساب نیاید، لحن زننده راننده تاکسی و اتوبوس به مسافر و بالعکس خشونت به حساب نیاید، پرت شدن وسیله ای که خریده ایم روی پیشخوان توسط فروشنده خشونت به حساب نیاید، خواندن پیامک های طلب کارانه ی عده ای که همیشه با خشونت دست پیش می گیرند که پس نیوفتند، البته خشونت به حساب نیاید، همه مصداق های بارز اما متفاوت پرخاشگری هستند. حتما لازم نیست کسی را در خیابان آش و لاش کنند، لازم نیست پل مدیریت(هزاران نقد و بررسی بنویسیم که چرا چنین اتفاقی افتاد در حالی که خودمان هم خشونت و نفرت در وجودمان هست!) و خیابان پاسداران و سعادت آباد تکرار شود تا بفهمیم خشونت تا کجاهای وجود ما ریشه دوانده است.

ما از کنار آن دیده ها و شنیده ها بی تفاوت می گذریم، اما زهر پر خاشگریشان ذره ذره وجودمان را می جود و جوری که حتی خودمان هم نفهمیده ایم اعصابمان را خط خطی می کنند. می گذریم و خشونت به حسابشان نمی آوریم چون زیادند، چون فراگیرند و بقول فرد بزرگی که جمله قصار معروفی داشت:«حماقت وقتی فراگیر شود نامرئی می شود.» گمانم حالا می شود این را در مورد خشونت هم گفت:« خشونت وقتی فراگیر شود نامرئی می شود.» خشونتی که خود ما به وجودش آوردیم.  

منم!منتظر...

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا

گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا

کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست

قطره شدم که راهی دریا کنی مرا

پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم

شاید قرار نیست مداوا کنی مرا

من آمدم که این گره ها وا شود همین!

اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا

حالا که فکر آخرتم را نمی کنم

حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا

من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام

وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا

آقا برای تو نه ! برای خودم بد است

هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا

من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی

وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا

این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین

شاید غلام خانه زهرا کنی مرا


ای ساربان جوان!


یه جور نگرانی مثل خوره افتاده توی ما که نکند شما به کل ما را فراموش کرده اید.
ببینید آقا! ما اینجا هستیم! اینجا. قضیه ما را یادتان هست؟
یک قراری که شما جلو بروید و ما پشت سرتان راه بیفتیم و این حرفها...یادتان هست؟
حتما این هم خاطرتان هست که شب رسیدیم بیابان؟ از بخت بد شاید مهتاب که بماند،شاید یک ستاره هم نبود.ابرها چفت هم،ظلماتی درست کرده
بودند؛ غلیظ،تودرتو. چشم،چشم را نمیدید. چنگ میزدیم به ردای هم که یکهو جا نمانیم؛
چون گم اگر میشدیم واویلا بود.
لرز هم گرفته بودیم،چه جور. عین جوجه یک روزه که پر و بال مادرش را پیدا نکند می
لرزیدیم. لاکردار یک سرمایی شده بود؛ انگاری رفتیم سرزمین یخبندان.
سوز میزد توی چشم و چال آدم. هیچ کسی هم نبود. رهگذری،خارکنی،مسافری...هیچ. فقط باد بود. هی هو میکشید و هماورد می خواست. بوته خارها را بلند می کرد و دیر میجنبیدیم
می کوفت توی سر و رویمان. شن ریزه لای دندانها قرچ قرچ می کرد.

ادامه نوشته

رفت! تموم شد...

نویسنده :علی پیمانی

افسوس که دیر فهمیدم زندگی همان لحظه هایی بود که آرزوی رفتنشان را می کردم!

یا علی مدد...

 سلام علیکم  

توجه   (این مطلب کاملااز فرایند کپیزاسیون پیروی می کند)

برخی از سوره ها باحروفی آغاز می شود که چون ناپیوسته قرائت می شود، به حروف مقطعه نام گذاری شده است. تبیین این حروف از آغاز تاریخ تفسیرتاکنون همواره توجه مفسران و قرآن پژوهان را به خود معطوف داشته و در تحلیل آن دو راه پیموده اند:

1 - برخی این حروف را راز و رمزی میان خدا و رسول اکرم (ص) دانسته، از این رو آن را غیر قابل تفسیر می دانند.

2 - گروه دیگری (که بیشتر آنها مفسران و قرآن شناسان هستند) برآنند که این حروف مانند سایر آیات اگر چه معرفت کنه آن میسور نیست، لیکن تفسیر پذیر است.

این حروف رموزی هستند بین خدا و پیامبر بزرگوارش. رموزی که معنای آن از ما پنهان شده و فهم ما راهی برای درک آن ها ندارد، مگر به همین مقدار که حدس بزنیم بین این حروف و مضامینی که در سوره ها آمده، ارتباط هست. یا از مضمون روایات بتوانیم به برخی از اسرار آن دست یابیم. اگر بعضی از مفسران معناهایی را برای حروف مقطعه ذکر کرده اند، احتمالاتی است که مطرح شده است، وگرنه به طور قطع نمی توان گفت که حتماً معنای آیة یکم سورة ق، قدّوس و بعضی دیگر از اسمای خداوند باشد.

حروف مقطعه در آغاز 29 سوره از قرآن كریم آمده و از مختصّات قرآن است و در سایر كتاب‌های آسمانی مانند تورات و انجیل سابقه ندارد.(تفسیر تسنیم‌، آیة‌الله جوادی آملی‌، ج 2، ص 64، مركز نشر اسرأ.) از آن‌جا كه حروف مقطعه از متشابهات قرآن است‌، درباره آن‌ها تاكنون آرای متفاوتی از سوی مفسران ابراز شده و در برخی از منابع تا 20 نظر نقل گردیده است

 

فهرست حروف

این 29 حروف (که بدون تکرار 14تا می شود) به قرار زیر است:

 

 

حروف  مقطعه

 

سوره

 

تلفظ

 

 

الم

 

(البقره) (آل عمران)، (العنکبوت)، (الروم)، (لقمان)، (السجده)

 

الف، لام، میم

 

 

المص

 

(الاعراف)

 

الف، لام، میم، صاد

 

 

الر

 

(یونس)، (هود)، (یوسف)، (ابراهیم)، (الحجر)

 

الف، لام، را

 

 

المر

 

(الرعد)

 

الف، لام، میم، را

 

 

کهیعص

 

(مریم)

 

کاف، ها، یا، عَین، صاد

 

طه

(طه)

طا، ها

طسم

(الشعراء)، (القصص)

طا، سین، میم

طس

(النمل)

طا، سین

یس

(یس)

یا، سین

 

ص

 

صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم

 

صاد

 

حم

 

(غافر)، (فصّلت)، (الزخرف)، (الدخان)، (الجاثیه)، (الاحقاف)

 

حا، میم

 

حم عسق

(الشوری)

حا، میم، عَین، سین، قاف

ق

(ق)

قاف

ن

(القلم)

نون

وبا حذف حروف اضافه این حروف باقی می ماند

ا

 ح 

ر

 س

 ص

 ط

 ع

 ق

 ک

 ل

 م

 ن 

ه

 ی

و با کنار هم قرار دادن آن‌ها جملا تی ساخته می‌شود:

علی راه حق است وما راهش را می پیماییم

«علی صراط حقّ نُمْسِکُه»؛

(البته تاکنون نقد های فراوانی براین مطلب رفته است واینجانب بدون وابستگی به نهادی آن را انتخاب کردم...)

 

پیام تسلیت

سرکار خانم زهرا شیروی

    با نهايت تاسف وتاثر درگذشت پدرگرامیتان را به شما و خانواده محترم تسليت عرض نموده ، از خداوند متعال براي آن مرحوم رحمت واسعه و غفران الهي و براي جناب عالي و ساير بازماندگان صبر و شكيبايي آرزومنديم.