هیوا در من

میدانم
حالا همان بی نهایتی است
که بی نهایت ازآن بیم داشتیم
حالا دیگر
با این کفش های خسته زودتر از ابرهای بی باران
به انتهای دنیا می رسم
نه!
تقصیرِدل بی دلیل تو نیست هیوا
این که دودوتا هایت
هر چیزی می شود الا چهارشنبه
همیشه مابین پنجره و حنجره
پرده ای سلام را
از چشم های منتظر می دزدد
چاره ای ناچار است
باید میان فاصله ی من تاما
گوشه ی چشمی هم به دنیای دورو داشته باشی
کار از کجا و ناکجای فردا خراب است
+ نوشته شده در جمعه یازدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 23:9 توسط فاطمه کمالی
|
این وبلاگ تنها مرجع رسمی اطلاع رسانی مجمع دانشجویان خمینی شهری دانشگاه صنعتی اصفهان است که فعالیت خود را از شهریور سال 86 به منظور دستیابی به اهدافی همچون اطلاع رسانی فعالیت های شورای مرکزی مجمع؛بررسی مشکلات صنفی دانشجویان خمینی شهری؛ آشنایی و نزدیکی بیشتر دانشجویان خمینی شهری با یکدیگر و همچنین مکانی برای انتشار دست نوشته های دانشجویان که در کمتر جایی امکان انتشار آن را دارند، می باشد که در این راستا دانشجویان خمینی شهری هم محلی را در فضای مجازی داشته باشند که احساس کنند متعلق به خود آنهاست.