شهادتت مبارک...
برسد به دست همشهري شهيدمان، محسن عزيز!
محسن جان سلام
غرض از مزاحمت عرض دلتنگي هاست، همين!
ماکه عمري دم از عشق بازي ميزديم تازه فهميديم عشق، بازي نيست...مرد ميخواهد!
در ره منزل ليلي که خطرهاست در آن...
راستش دوباره در شهر مردم حال و هواي ديگري دارند!
بوي لبخند آخرت همه را هوايي رفتن کرده است...
خواستم پرسيده باشم چه شد که تو هوايي شدي؟!
راستش را بخواهي ما هنوز اندر خم يک کوچه ايم....
حرف را کوتاه کنم، ما اينجا عجيب دلسوخته ي رفتنت هستيم
و با قلم هاي شکسته دلمان برايت پرميکشد...
ميدانيم نگاه هايمان خريدار ندارد و اشکمان خريدني نيست اما...
اما بدان که دستان خالي ما دخيل نگاه پر مهر توست!
دعايمان کن که به تو برسيم...
و در آخر محسن عزيز! حال همه ي ماخوب است اما تو باور نکن...
+ نوشته شده در یکشنبه سوم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 10:14 توسط فاطمه کمالی
|