گَشتِ ارشاد کُجاست

که به رابطه‌ِی نامشروعِ میانِ لرزشِ زمینُ

شانه‌هایِ مادرت گیر دهد؟

و مادرت

آن زنِ عاصی از دستِ بختِ شومِ خویش

چادرِ سیاه به سر کِشَدُ

های‌های بگِرید

که ای خواهر

ای برادر

کُجایِ کارید، که خدا

عقدِ ما و فلاکت را

در آسمان‌ها بسته است ...!