بیرون از حلقه...
به نام خداوندِ بخشنده ی مهربان


از
دایره تنگ چیزها گاه گاهی باید بیرون زد و بیرون ایستاد و از بیرون به
حلقه هایی که در آن گرفتار شده ایم نگاه کرد. همان که بهش می گویند فاصله*
گذاری. ولی نمی دانم در مورد عشق هم ماجرا این هست یا نه. اگر از عشق بزنیم
بیرون و از بیرون بهش نگاه کنیم چیزی که می بینیم واقعا تصویری از عشق است
یا نه. به نظر می آید عشق چیزی است که فقط وقتی در چنبره اش گرفتاری هویت
دارد. فقط تصویر از درون دارد نه تصویر بیرونی. از بیرون فقط یکسری تظاهرات
مسخره و احمقانه پیداست.شاید از بعضی چنبره ها اصلا نباید بیرون زد.
ع.ن + پ.ن:
احساس هایم را وکیوم کرده ام و چیده ام درون پوسته ی قرمز رنگم ، باید بند و بساط دلم را جمع کنم و بروم .
* فاصله برای خودش تعریف داره:
اول اینکه فاصله یه نفر با خودش صفره و فاصله اش با هرکی غیر خودش مثبته، منفی توی کارش نیست...
دوم اینکه هر کسی به اون اندازه که من از اون دورم، به همون اندازه اون از من دوره...
سوم اینکه اگه کسی اومد وسطمون وایساد و واسطه شد اون موقع فاصله مون مقدارش بیشتر میشه...
یادتون باشه این فاصله توی فضای آدما تعریف میشه...
ع.ن + پ.ن:
احساس هایم را وکیوم کرده ام و چیده ام درون پوسته ی قرمز رنگم ، باید بند و بساط دلم را جمع کنم و بروم .
* فاصله برای خودش تعریف داره:
اول اینکه فاصله یه نفر با خودش صفره و فاصله اش با هرکی غیر خودش مثبته، منفی توی کارش نیست...
دوم اینکه هر کسی به اون اندازه که من از اون دورم، به همون اندازه اون از من دوره...
سوم اینکه اگه کسی اومد وسطمون وایساد و واسطه شد اون موقع فاصله مون مقدارش بیشتر میشه...
یادتون باشه این فاصله توی فضای آدما تعریف میشه...
+ نوشته شده در چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ ساعت 21:30 توسط حسین پرنیان
|
این وبلاگ تنها مرجع رسمی اطلاع رسانی مجمع دانشجویان خمینی شهری دانشگاه صنعتی اصفهان است که فعالیت خود را از شهریور سال 86 به منظور دستیابی به اهدافی همچون اطلاع رسانی فعالیت های شورای مرکزی مجمع؛بررسی مشکلات صنفی دانشجویان خمینی شهری؛ آشنایی و نزدیکی بیشتر دانشجویان خمینی شهری با یکدیگر و همچنین مکانی برای انتشار دست نوشته های دانشجویان که در کمتر جایی امکان انتشار آن را دارند، می باشد که در این راستا دانشجویان خمینی شهری هم محلی را در فضای مجازی داشته باشند که احساس کنند متعلق به خود آنهاست.