در مسیر باد...
به نام خداوندِ بخشنده ی مهربان


با کلی ذوق و شوق داشت خاطره ی برگشتن از مسجد معصومیه را تعریف می کرد، اینکه دوباره مثل همیشه راست و چپ را اشتباه کرده، عوض اینکه بره سمت چپ رفته سمت راست و با پافشاری و حرف حرفِ خودش بودن(مثل همیشه!) توی کوچه ی اشتباهی دنبال مغازه ی حاجی و خونه ی دایی میگشته...
اومد کنارم نشست و آهسته توی گوشم گفت:
خاطراتت روی بند ِ دلم در مسیر باد تاب میخورند .
پ.ن: دلم تنگ است برای تمام دلتنگی هایم .
گهگاه خودم را گم میکنم در بین این همه حرف و حدیث!
اومد کنارم نشست و آهسته توی گوشم گفت:
خاطراتت روی بند ِ دلم در مسیر باد تاب میخورند .
پ.ن: دلم تنگ است برای تمام دلتنگی هایم .
گهگاه خودم را گم میکنم در بین این همه حرف و حدیث!
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 12:0 توسط حسین پرنیان
|
این وبلاگ تنها مرجع رسمی اطلاع رسانی مجمع دانشجویان خمینی شهری دانشگاه صنعتی اصفهان است که فعالیت خود را از شهریور سال 86 به منظور دستیابی به اهدافی همچون اطلاع رسانی فعالیت های شورای مرکزی مجمع؛بررسی مشکلات صنفی دانشجویان خمینی شهری؛ آشنایی و نزدیکی بیشتر دانشجویان خمینی شهری با یکدیگر و همچنین مکانی برای انتشار دست نوشته های دانشجویان که در کمتر جایی امکان انتشار آن را دارند، می باشد که در این راستا دانشجویان خمینی شهری هم محلی را در فضای مجازی داشته باشند که احساس کنند متعلق به خود آنهاست.