کودکانه...
به نام خداوندِ بخشنده ی مهربان


گاهی فکر می کنم
آدم ها یک روز برمی گردند به نقاشی های بچگی هایشان
به همان خانه ی کوچک با سقف شیروانی و دودکش
که احیاناً نزدیک یک درخت سیب بود
و همیشه پشتش به دو سه تا کوه گرم بود
و پنجره اش رو به یک رودخانه ی آبی باز می شد که از کوه پایین می آمد و همیشه چند تا ماهی قرمز داشت
و خورشیدش همیشه خورشید دم صبح بود و موقع تابیدن، صورتش گل می انداخت و لبخند می زد...
.
.
.
گاهی فکر می کنم
آدم ها یک روز برمی گردند به نقاشی های بچگی هایشان
و دوباره بزرگ می شوند...
ع.ن: ...آن روزها خیلی سربلند راه می رفت. از بس که به عشقش افتخار می کرد!
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۲ ساعت 7:0 توسط حسین پرنیان
|
این وبلاگ تنها مرجع رسمی اطلاع رسانی مجمع دانشجویان خمینی شهری دانشگاه صنعتی اصفهان است که فعالیت خود را از شهریور سال 86 به منظور دستیابی به اهدافی همچون اطلاع رسانی فعالیت های شورای مرکزی مجمع؛بررسی مشکلات صنفی دانشجویان خمینی شهری؛ آشنایی و نزدیکی بیشتر دانشجویان خمینی شهری با یکدیگر و همچنین مکانی برای انتشار دست نوشته های دانشجویان که در کمتر جایی امکان انتشار آن را دارند، می باشد که در این راستا دانشجویان خمینی شهری هم محلی را در فضای مجازی داشته باشند که احساس کنند متعلق به خود آنهاست.