حلالم کن...

با مهربانی گفتی،
گفتی هم "شمایی که ایمان آورده اید!"
یعنی که هنوز قبول مان داری در زمره ایمان آورندگان
بعد تشر رفتی،
که "خیانت نکنید به خدا و فرستاده اش"
بعد شرم ساری مان را خواندی و کاملش کردی،
"و به امانت های خودتان هم خیانت نکنید"
بعد ما طبق معمول خودمان را زدیم به کوری،
به کری، نخاله بازی درآوردیم که: "امانت چی؟امانت کی؟"
گفتی:
"خودتان می دانید."
و این "خودتان می دانید" عمری ست رهای مان نکرده است...
پی نوشت:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَخُونُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِکُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره انفال،آیه 27)
پ.ن:
عجیب بازی میدهی ما را بازیگردانی که تو باشی.
عرفتُ الله سُبحانه بِفَسخِ العَزائم وَ حَلّ العُقود وَ نَقضِ الهِمَم.
در دایره قسمت ما فقط نقطه تسلیمیم.
دعوای جبر و اختیار ندارم. لابد خستهام قدری. همین.
ع.ن: بگذریم...