چقدر ساده ، و بی آن که متوجه شویم ، جاذبه ی زمین ما را در کام خودکشید .

چقدر زود عادت کردیم زمینی باشیم .انگار اشک های ندامت آدم و حوا غل و

زنجیر شد به پای مان .

کسی چه می داند ؛ شاید میوه ی ممنوعه ،  اصلا " رسالت داشت همه ی ما را

زمینی کند .  

ولی ...می شود آسمانی شد . می شود آسمانی بود.

شاید به اندازه ی  گاز زدن به  همان میو ه ...!

و ...

 من می گویم به فا صله  ی آدم تا خدا.«و خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر

است .»

پس آسمانی شدن همین جاست ؛ درون من وتو . به خودت بازگرد .