پرهای زمزمه
نویسنده :علی پیمانی
مانده تا برف زمین آب شود
مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه ی چتر
نا تمام است درخت
زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد
و فروغ تر چشم حشرات
و طلوع سر غوک از افق درک حیات.
مانده تا سینی ما پر شود از صحبت سنبوسه و عید
در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد
و نه آواز پری می رسد از روزن یک منظومه ی برف
تشنه ی زمزمه ام.
مانده تا مرغ سر چینه ی هذیانی اسفند صدا بردارد
پس چه باید بکنم
منکه در لخت ترین موسم به چهچه سال
تشنه ی زمزمه ام؟
بهتر آن است که برخیزم
رنگ را بردارم
روی تنهایی خود نقشه ی مرغی بکشم.
زنده یاد سهراب سپهری
+ نوشته شده در سه شنبه سوم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 23:0 توسط آرشیو سایر نویسندگان وبلاگ
|