سانسور فجر
بدین دو دیده ی حیران من هزار افسوس
که با دو آینه رویش عیان نمی بینم
درود بر بینندگانی که برای دیده هایشان تصمیم می گیرند!
هنگام پخش مستقیم مراسم پایانی سیو دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر از شبکه نمایش، هنگامیکه محسن دارسنج، جایزه دیپلم افتخار بهترین چهرهپردازی را برای فیلم «همه چیز برای فروش» دریافت کرد، آنرا به فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» ساخته محسن امیریوسفی تقدیم کرد که امسال بنا بر آنچه که ازسوی دبیر جشنواره «ملاحظات» عنوان شد، از این جشنواره کنار گذاشته شد.
در این هنگام زمانیکه دارسنج در کلام خود به کلمه «آشغالها» رسید، تلویزیون پخش مستقیم مراسم را برای دقایقی قطع کرد. این اتفاق موجب شد وقتیکه پخش مستقیم مراسم مجددا به آنتن تلویزیون بازگشت، از پوشش اهدای سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی به محسن موسوی برای فیلم «رستاخیز» جا بماند.
گفتني اينكه، اين سانسور تابلو با برنامهريزي قبلي و با اختصاص دادن يك دوربين به دو مجري سيما در حاشيه جشنواره توسط رسانه ملي تدارك ديده شده بود و هركدام از برندگان جوايز كه كمترين انتقاد و يا سخن متفاوتي در پشت ميكروفن بر زبان مياوردند، بلافاصله صحنه مراسم قطع و دو مجري حاشيهاي و مخصوص سانسور با اظهارات بي ربط و لوس، پخش ميشد. اين موضوع براي بسياري از چهرهةاي ديگر نيز اتفاق افتاد و به محسن يوسفي، خلاصه نميشد.
براي مثال ساداتيان كه برنده ويژه نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم (به تهیهکننده) به فيلم آذر، شهدخت، پرویز و دیگران (به تهیهکنندگی بهروز افخمی و سیدجمال ساداتیان) رسيد و همچنين اظهارات مهدي عسگرپور مديرعامل خانه سينما و ... اظهاراتشان به مذاق سانسورچيان سيما خوش نيامد و سخنانشان به يكباره قطع شد!(1)شیوه پخش برنامه که با قطع مدام مراسم زنده، به نام خروج از سالن و سر زدن به محیط بیرونی و پخش یک مصاحبه بیهوده و مسخره انجام می شد، چیزی جز یک رفتار فریبکارانه نبود. رفتاری که به دلیل پخش نکردن حرف های هنرمندان درباره برخی فیلم ها همچون " عصبانی نیستم" و " قصه ها" انجام می گرفت.
اما مدافعان آرمان ها باید بدانند - به فرض بد بودن این دو فیلم که آنان به هزار شیوه ی حذف و توهین و نقد و فحش و فشار ... توانستند این فیلم ها را بکوبند و کنار بگذارند- آنچه منافع ملی ما را هدف قرارداده، این نوع فیلم ها نیستند بلکه رفتارهای غیرحرفه ای و بی اخلاقی های رسانه ملی ماست که باورهای نسل نو به آرمان های آزادی خواهانه انقلاب اسلامی را با خطری جدی روبرو کرده و خواهد کرد.
زشت ترین بخش این پوشش رسانه ای زمانی بود که پخش تصاویر "نرگس آبیار" کارگردان فیلم شیار 143 روی سن را با تصاویر حضور دیگر هنرمندان زن روی سن مقایسه می کردید.
همچنانکه می دانیم تصویربرداران صدا وسیما در تلویزیون موظفند تصاویر زنان را با پوشش دامن نشان ندهند و در برنامه دیشب نیز تصاویر عموم زنان حاضر با پوشش دامن یا سانسور می شد یا روی سن از نمای دور پخش می شد. اما تلویزیون در استفاده ای ابزاری از خانم آبیار، هنگام سخن گفتن او، تصاویری باز و نزدیک از فضای پوشش او را به نمایش گذاشت! چرا؟ چون او درباره دفاع مقدس فیلم ساخته بود؟ چون او حرف های ارزشی می زد؟ چون او مورد توجه و سفارش برخی عناصر خودی بود؟
اگر پخش پوشش دامن در تلویزیون بد است، پس باید برای همه بد باشد و اگر نه، پس چرا ما در برنامه دیشب، تصویر هیچ زنی را از نزدیک با پوشش دامن جز او ندیدیم؟ این استفاده های ابزاری از افراد در تلویزیون - خصوصا در زمان انتخابات یا چنین برنامه هایی- بسیار رایج و شایع بوده و هست و استدلال های نخ نمایشان این است که تصور می کنند با پخش اینها می توان مردم را اقناع کرد که " مردم ببینید یک زن دامن پوشیده مانتویی هم از انقلاب و آرمان های آن دفاع می کند"!
همه این ها زمانی زشت تر و ضد اخلاقی تر جلوه می کند که دقیقا در یکم بهمن ماه، رئیس دستگاه همین رسانه در گفت وگو با ایسنا سخن از آزادی و انعطاف در رسانه ملی و ممنوع التصویر نبودن هنرمندان می گوید!
تاکید ضرغامی بر ممنوعالتصویر نبودن هنرمندان در صدا و سیما ؛«حسین پاکدل» بهدلیل «ممنوعالکار بودن» از مجری گری جشنواره فیلم فجرخط خورد!!!(2)به نحوه پخش مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر از شبکه نمایش صدا و سیما انتقاد و بیان کرد: پخش مراسم از تلویزیون خوب بود ولی سانسورهایی که مدیران تلویزیون بر مراسم اعمال کردند اصلا جالب نبود. وی گفت: هرکسی که انتقادی میکرد فورا تصویرش محو و برنامه قطع میشد و مراسم بریده بریده پخش شد که این برای بیننده دردناک بود. نمیدانم چرا دوستان اینقدر از انتقاد میترسند. با این کارهایشان برنامهای اعصاب خردکن را به نمایش گذاشتند.(3)
1 بهار نيوز
2 خبر انلاين
3 سلام سینما