㋡㋡ طنز ㋡㋡
يه بار وقتي كه بچه بودم
تلويزيونمون خراب شد و برديم تعمير
يارو پشتشو كه باز كرد توش پر از نامه و نقاشي بود(هه هه هه)

يارو پشتشو كه باز كرد توش پر از نامه و نقاشي بود(هه هه هه)
خب چيكار كنيم. بچه بوديم ديگه مجريه برنامه كودك هر وقت ميگفت منتظره نامه هاو نقاشياي قشنگتون هستيم منو داداشم نامه هاو نقاشيامونو ميذاشتيم پشت تلويزيون كه به دست مجري برسه ...
㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡سلام به همگی...نه خواهش میکنم کسی از جاش بلند نشه!این اولین پستم بود،امیدوارم خوشتون بیاد.
+ نوشته شده در سه شنبه یازدهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 1:53 توسط فاطمه آقایی
|