شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
نه عجب که شام آن هـا ترب و پیاز باشد

همه سرمایه آن ها ژتون غذای خالی
همه آرزویشان میل کباب غـــاز باشـد

و ز سیستم گلستان شده اند مات و مبهوت
که دروس پاس گشته دو سه واحد آز باشد!!!

و بــود حــراست اینجا نگران پـــول شیشه
نگران چشم و گوش و شب اعتراض باشد

و در این زمان یزیدان، شده اند یا حسینی
بنگر به موش شایــــد باطنش گراز بـاشـــد

چه شهیر بود اینجا ز تلاش چیره دستان
نسیان "پنــج فـــرزانه" کنون مجاز باشد

شده اند رتبه یک در، اعتلای علم و فرهنگ!!!
که در این امور "اینــجا"، بــــز یکــــه تاز باشــد

پروجکت اصلی اینجا، علم و دین؟ نه بلکه این است
کـــه میان مـــرد و زن در همه جــــــا حفــــاظ باشــد

به درون هـر کلامــی بنشسته یک پیامــی
و در این قصیده شاید نکته ای چو راز باشد

مکن از رییس خواهش که برای هـر نیــازی
در خــانه خــدایت، همــه روزه بــاز باشــــد