کدامین جاده...؟!!! (1)
خاطراتم پر از روزهای بدون توست ... نه بی حضورتو...
لای هر برگ دفترم برگ گلیست... گل من ...
نمی دانم وقتی به پشت در برسی ، کجایم ...
اما بیا... میخواهم دلم را برای همیشه پشت دری جا بگذارم که روزی از آن خواهی گذشت ... با گام های بلند... ایستاده بر فلق ...
و من... میهمان عاشقان سر گشته ات باشم.
اگر رفتم و روز آمدنت را ندیدم ، از در که گذشتی نگاه کن ...
اینها همه بخاطر آمدن توست... آن گوشه گلدان های یاس ، پر از گل های سفید ، که به استقبال تو برخاستند...
شاعر ... نه ، شاعر نشده ام ...
آن طرف دسته های گل نرگس ، که عطرشان ، روز های بی تو ، همدم و مونس تنهایی ام بود ...
شاعر ... نه ، شاعر نشده ام ...
قبل از رفتن به اشک و آه زمین را آب و جارو میکنم ... اگر بروم به انتظار میروم ...
اگر آمدی و نبودم ، از روی طاقچه ، تمام نامه های دلتنگی ام را بردار و بخوان ...
این است شرح قربت ما...
دلی امیدوار اما تنگ و تنگ...
کدامین جاده ...
کدامین جاده امشب میگذارد سر به پای تو...؟؟!!!