·        حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش، زخم های

 

 تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.

 

 

·        این که حسین (ع) فریاد می‌زند:آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام

 

 کشد؟» «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمی داند که کسی نیست که او را یاری

 

 کند و انتقام گیرد؟ این سؤال، ‌سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از

 

 آینده است و از همه ی ماست.

 

 

·        حسینعلیه السلام زنده ی جاویدی است که هر سال، دوباره شهید می‏شود و

 

 همگان را به یاری جبهه ی حق زمان خود، دعوت می‏کند.

 

 

·        حسین (ع) یک درس بزرگ‌تر ازشهادتش به ما داده است و آن نیمه‌تمام

 

 گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است. مراسم حج را به پایان نمی‌برد تا به همه

 

 حج‌گزاران تاریخ، نمازگزاران تاریخ ومؤمنان به سنت ابراهیم، بیاموزد که اگر

 

 هدف نباشد، اگر حسین (ع) نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا، با

 

 خانه ی بت، مساوی است.

 

 

·        مسئولیت شیعه بودن یعنی چه؟مسئولیت آزاده انسان بودن یعنی چه؟باید

 

 بداند که در نبرد همیشه ی تاریخ و همیشه ی زمان و همه جای زمین که همه

 

  صحنه‌ها کربلاست و   همه ی ماه ها محرم و همه ی روزها عاشورا باید انتخاب

 

 کنند: یا خون را، یا پیام را، یا حسین بودن یا زینب بودن را، یا آن‌چنان مردن را، یا

 

 این‌چنین ماندن را.

 

 

·        فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست.

 

 

·        حسین ضعیفی که باید برای او گریست نبود ... آموزگار بزرگ شهادت اکنون

 

 برخاسته است تا به همه ی آن ها که جهاد را تنها در توانستن مى ‏فهمند و به

 

 همه ی آن ها که پیروزى بر خصم را تنها در غلبه ، بیاموزد که شهادت نه یک

 

 باختن، که یک انتخاب است؛ انتخابى که در آن، مجاهد با قربانى کردن خویش در

 

 آستانه ی معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مى ‏شود و حسین«وارث آدم» - که به

 

 بنى‏آدم زیستن داد - و «وارث پیامبران بزرگ» که به انسان چگونه باید زیست را

 

 آموختند.

 

 

·        مقتدایان امام حسین‏ علیه السلام کسانى هستند که از مایه ی جان خویش در

 

 راه خدا نثار مى‏کنند و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است که هنر

 

 خوب مردن را در جان بى‏تاب انسان‏هاى عاشق، تزریق می کند.

 

·        "آن ها که تن به هر ذلتى مى ‏دهند تا زنده بمانند، مرده‏ هاى خاموش و پلید

 تاریخند و ببینید آیا کسانى که سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه خویش آمده ‏اند

 و مرگ خویش را انتخاب کرده ‏اند - در حالى که صدها گریزگاه آبرومندانه براى

 ماندنشان بود و صدها توجیه شرعى و دینى براى زنده ماندن شان بود - توجیه و

 تأویل نکرده ‏اند و مرده‏ اند، این ها زنده هستند؟ آیا آن ها که براى ماندن‏شان تن

 به ذلت و پستى، رها کردن حسین و تحمل کردن یزید دادند، کدام هنوز

 زنده ‏اند؟"

 

 

                                                                                                       دکتر علی شریعتی